با مدعی مگوِِِِِِِِئیداسرار عشق و مستی تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی
عاشق شوارنه روزی کارجهان سرآید نا خوانده نقش مقصود ازکارگاه هستی
دوش آن صنم چه خوش گفت درمجلس مغانم باکافران چه کارت گربت نمیپرستی
سلطان من خدا را زلفت شکست ما را تا کی کند سیاهی چندین دراز دستی
درگوش? سلامت مستورچون توان بود تا نرگس تو گوید با ما رموز مستی
دیوان حافظ
توسط : مهدی در انتظار مهدی تاریخ : یکشنبه 86/11/28